تاســـیان
انگار بناست که تا آخر عمر ، با دیدنت از خودم بپرسم :" چطور آن مغاک خوفناک همیشگی را از چهره اش زدوده بود؟ وقتی کسی در چهره ی دیگری روشنایی را میبیند این به خاطر کدام یک از آن هاست؟ آن هنگام که عاشق ، عاشق میشود و معشوق ، معشوق ؛ این هنر کدام یک از آن دوست؟ "
+ مانا | |